ali.k

دوستت دارم چون تنها ستاره ی زندگی منی

دوستت دارم چون تنها مصراع شعر منی

دوستت دارم چون تنهاترین فکر تنهایی منی

دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی

دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی

دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی

دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/4/23ساعت 4:18 عصر توسط ali نظرات ( ) |

کاش کوچیک بودیم

وقتی کوچیک بودیم، دلمون بزرگ بود

ولی حالا که بزرگ شدیم، بیشتر دل تنگیم

کاش کوچیک می موندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن

نه

حالا که بزرگ شدیم و فریاد که می زنیم

باز کسی حرفامونو نمی فهمه...


نوشته شده در سه شنبه 90/4/14ساعت 12:9 صبح توسط ali نظرات ( ) |

وقتی که هیچ نداری

وقتی که دست هایت

ویرانه هایی هستند بی هیچ انتظاری

حتی بی هیچ حسرتی

دیگر چه بیم آن که تو را آفتاب و ماه ننوزند؟

وقتی میعادی نباشد، رفتن چرا؟


نوشته شده در پنج شنبه 90/4/9ساعت 12:2 عصر توسط ali نظرات ( ) |

من از این فاصله ها

فاصله ها دلگیرم

بی تو چه غریبانه شبی می میرم

سالیست که می خواهم از این جا بروم

ولی انگار که با قلب زمین زنجیرم

مثل این است که من با همه ی هق هق خود

روی سجاده ی احساس تو جان می گیرم...


نوشته شده در دوشنبه 90/4/6ساعت 10:26 صبح توسط ali نظرات ( ) |

باز هم قلبی به پایم افتاد

باز هم چشمی به رویم خیره شد

باز هم در گیر و داد یک نبرد

عشق من به قلب سردی چیره شد

باز هم از چشمه ی لب های من

تشنه ای سیراب شد سیراب شد

باز هم در بستر اغوش من

رهروی در خواب شد در خواب شد

برد و چشمش دیده می دوزه به ناز

خود نمی داند چه می جوید در او

عاشقی دیوانه می خواهم که زود

بگذرد از جاه و مال و ابرو

او شراب بوسه می خواهد ز من 

 من چه گویم قلب پر امید را

او به فکر لذت و غافل که من

طالبم ان لذت جاوید را

من صفای عشق می خواهم از او

تا فدا سازم وجود خویش را

او تنی می خواهد از من اتشین

تا بسوزاند در او تشویش را

او به من میگوید ای اغوش گرم

مست نازم کن که من دیوانه ام

من به او می گویم ای نا اشنا

بگذر از من من تو را بیگانه ام

اه از این دل از این جاه امید

عاقبت بشکست و کس رازش نخواند

چنگ شد در دست هر بیگانه ای

ای دریغا کس به اوازش نخواند


نوشته شده در سه شنبه 90/2/13ساعت 3:12 عصر توسط ali نظرات ( ) |

ای غم! سلام آتشین من به تو، درود قلبی من به تو، جان من فدای تو!

تو ای غم بیا و همدم همیشگی من باش! بیا که مصاحبت تو برای من کافی است. بیا که می سوزم، بیا که بغض حلقومم را می فشرد،

بیا که اشک تقدیمت کنم. بیا که قلب خود را در پایت می افکنم.

ای غم! بیا که دلم گرفته، روحم پژمرده، قلبم شکسته و کاسه ی صبرم  لبریز شده، بیا و گره های مرا بگشا، بیا و از جهان آزادم کن،

بیا که به وجودت سخت محتاجم.



نوشته شده در سه شنبه 90/1/9ساعت 5:41 عصر توسط ali نظرات ( ) |

سال نو بر همه ایرانیان مبارک باد. آرزو می‌کنیم سال نو دیباچه احوالی نو در همه زمینه‌ها باشد.

ما تولد سال نو را تولد همه خوبی‌ها برای شما می‌خواهیم و به سان سالی که رفت در کنارتان خواهیم بود و دعا می‌کنیم راوی خوبی‌ها باشیم.

حالا عقربه‌های زندگی در سال تازه؛ چرخشی دیگر را آغاز کرده است؛ تیک تاک عقربه‌ها را بشنویم و قدر لحظه لحظه‌هایش را بدانیم؛ با دفن بدی‌ها دوباره متولد شویم و بپذیریم که هر پایانی خود یک آغاز است. آغاز سال 90 بر شما مبارک.

 


نوشته شده در یکشنبه 90/1/7ساعت 3:40 عصر توسط ali نظرات ( ) |

<      1   2   3      


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت